آخرین گلوله به قلم نیلوفر سامانی
پارت نود و هشتم
زمان ارسال : ۲۶۵ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 10 دقیقه
بهار روی صندلی نشستهبود و دست زیر چانهاش گذاشتهبود.جمله امیرسام مانند نوار کاست در ذهنش تکرار میشد.((فکرکنم کمکم دارم بهت علاقهمند میشم دخترقناد!))
گویا حسی ناشناخه ساکن قلب کوچکاش شدهبود!حسی فراسوی هرچه که تا به حال تجربه کردهبود!با ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
متاسفانه به خاطر کندی سرعت اینترنت، پارت به صورت کامل بارگذاری نشد. لطفا پارت را مجدد بارگذاری کنید
بارگذاری مجدد پارتبا تشکر از صبر و شکیبایی شما
اطلاعیه ها :
توضیحاتی در مورد جلد دوم آخرین گلوله:
جلد دوم رمان به نام "بازگشت گلوله"
در بخش آنلاین دنیای رمان پارت گذاری خواهد شد💙
روزهای سه شنبه و جمعه🤍
در ژانر مافیایی،عاشقانه و درام!
البته باید بگم در این جلد هم پارت های رازآلود و مهیج خواهیم داشت❤️
جلد دوم از لحاظ زمانی به موازات آخرین گلوله هست و در زمان گذشته رخ میده.البته باید عرض کنم در اواسط رمان، به زمان حال برمی گردیم و شاهد اتفاقاتی هستیم که پس از جلد اول در حال رخ دادن هست💜
بازگشت گلوله،روایت کننده زندگی برسام و رز هست.علاوه براین قراره شاهد حضور کارکتر های جدیدی هم باشیم💚
درسته جلد دوم ادامه جلد اول هست؛ اما توصیه می کنم
موقع خوندنش، به چشم یک داستان تازه بهش نگاه کنید...چون این جلد هم ماجراهای خاص و مهیج خودش رو داره و سایر کارکتر های جلد اول هم در اواسط رمان به برسام و رز ملحق میشن🧡
امیدوارم در جلد دوم هم همراه من باشید تا بتونیم در کنار همدیگه لحظات قشنگی رو رقم بزنیم💛✨
ارادتمند شما
نیلوفر سامانی
لطفا در نظرات خود از نوشتن در مورد تعداد پارت ها و یا کوتاه بودن پارت ها جدا خودداری کنید.
از توجه و درک شما سپاسگزاریم.
نیلوفر سامانی | نویسنده رمان
😂😂 خودش پلی نمیشه؟؟
۹ ماه پیشسمرا
00نه
۹ ماه پیشآوا
00خیلیییییییی عالی بود نیلوفر جونم توروخدا زودتر برو سراغ برسام یا همون معشوقه ی رز😎😉
۹ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
ممنونم❤️😍اول سراغ برسام بریم یا معشوقه رز؟
۹ ماه پیشنری
00یعنی برسام معشوقه رز نیست؟🥺🥺
۹ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
یه ذره دیگه باید صبر کرد😁❤️ همش یه کوچولو...
۹ ماه پیشاوا
00مگه یکی نیستند😉
۹ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
دیگه الان جواب سوالت رو میدونی😁
۹ ماه پیشرومینا
۱۵ ساله 00اخیشش خیالم راحت شدددد🙃😂
۹ ماه پیشنیکا
00عیجان چ گوگولی بودآفرین فقط از عشق این دوتا بنویس نیلو اصنم سراغ عشق دلارام به بردیا نرو اصنم بدرد همدیگه نمیخورن بردیا الان جوگیر شده نمیدونه داره چیکار میکنه وگرنه اصنم عاشق دلارام نیس، مگه نه؟😒😂
۹ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
اصلا فقط یه حس زودگذر به دلارا داره😂 شور و شوق جوونیه
۹ ماه پیشرومینا
۱۵ ساله 00حس زودگذر؟ بابا جان تمام ذهنیتم بهم ریخت که😐 خب اگه اینا بهم نمی رسم پس کی مال دلارا و کی مال بردیا میشهههههه😂؟ حتما نیکا و برسام که قراره بیان؟ اره؟😐😂
۹ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
😂😂 شوخی کردم عزیزم آخه به بردیا میخوره دچار حس زودگذر بشه؟
۹ ماه پیشآمینا
00مرسی که اطلاعیه زدی.😍
۹ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
قربانت🧡
۹ ماه پیشسیتا
00عالی بود ولی زندگی همه از این چالش های عجب داره جوری که انگار آدم ها به این دنیا میان که کلی اتفاق های عجیب غریب تجربه کنند
۹ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
بله دقیقا همینطوره :)❤️
۹ ماه پیشDr.mb
00به به سلام خانم سامانی عزیز! چه کردی شما! خیلی پارت های جذابی گذاشتید ممنون ازتون 🙏 فقط اگر ممکنه کم کم برسیم به برسام احساس میکنم زیادی داره پیچیده میشه نگرانم از جذابیت داستان یکم کم کنه این موضوع
۹ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
سلام ممنونم از لطفتون😍❤️🙏🏼 چیزی تا ورود برسام نمونده...
۹ ماه پیشسارای
00سلام خوبی نیلوفر،یه چند وقت نبودم هیچ نگفتی این دخترنیست کجاست🥺🥺من کلاگیج شدم این چندتا پارت ها
۹ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
سلام عزیزم مگه میشه من حواسم به شما نباشه؟؟🥺❤️ کجا رو گیج شدی بگم من؟
۹ ماه پیش*.....*
00این نظر ممکن است داستان رمان را لو داده باشد
موقع شهید شدن حسین من تا چند ساعت تو فاز غم بودم الان گفتی دوباره داغ دلم تازه شد 😂(یه جوری میگم انگار فامیل حسین بودم😂) این پارت پرفکت و بیست حرف نداشت.. خسته نباشی نویسنده جون پر قدرت ادامه بده👌
۹ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
ممنونم عزیز دل❤️❤️شما تا چند ساعت تو فاز غم بودی من تا چند روز هعی میخواستم برگردم عقب پارت رو ادیت بزنم😂
۹ ماه پیش*.....*
00😂😂میخواستی نبش قبر کنی بعد دوباره احیاش کنی؟.. نوچ نوچ کارت خلاف قانونه متاسفانه امکان پذیر نیست خانوم نویسنده😂ولی اگه این کارو انجام بدی خودم هم میشم شریک جرمت و از این کار خیلی خوشحال میشم 😂💚
۹ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
عزیزم به بردیا میگم برامون مجوز بگیره شما فقط بیل و کلنگ رو بیار😎😂⛏️
۹ ماه پیش*.....*
00اوکی حله.. منم تا چند روز دیگه راهیه تهران میشم باهم بریم نبش قبر حسین 😂😂فقط بیل با من کلنگ ندارم 😂🤦🏻 ♀️
۹ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
احتمالا مهراب کلنگ هم داره😂 از اون میگیریم😰
۹ ماه پیشآمینا
00همین زنده ها رو برامون نگه دار؛مرده ی تو گور رو نمیخواد زنده کنی😅😅اون داغش موند سر جگرمون
۹ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
نظر حقی بود😂😂
۹ ماه پیشمصی
۳۴ ساله 00وااای که چقده قندن این دوتا 😍 ممنون نیلوفرجانم ...آهنگ هم که عالیه❤️فوق العاده ای ❤️
۹ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
ممنونم😍نوش نگاهتون❤️❤️
۹ ماه پیشرومینا
۱۵ ساله 00خواهرم یکم دلارا رو هم بیار وسط دلمون تنگ شد براش.. بشه رو مژلوم گیر آوردی مگه؟ برسام رو هم زودتر بیاریااااا🙃😂 بعدم مگه این بردیا دل نداره که یکم دل تنگ دلارا نمیشه؟ خاک برسرش کنن😔😂
۹ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
بردیا بچه انقدر شوک بهش وارد شده که نمیتونه دلتنگ بشه😂 دلارا هم به زودی داریم❤️
۹ ماه پیشنری
10عالیییی بود نیرو جون خسته نباشی ❤️❤️ من عاشق این دیالوگ امیر شدم که من همون یاغی سرکشمم و با اومدن تو فهمیدم زندگی هنوز قسنگیای خودشو داره 🥹🧡 راستی نیلو جونم من هنوز منتظر برسامما 😂😁
۹ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
مرسی عزیزم❤️❤️برسام نیومده طرفدار پیدا کرده😂
۹ ماه پیشرها
10نیلوفر جون توروخدا به امیرسام و بهار بیشتر اهمیت بده انقدر خون به دل من نکن..بردیا رو ببین هر حرکتی بخواد میزنه با دختره اونوقت امیرک مظلوم..
۹ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
فکر میکنم تا الان به هر دو زوج تا یه انداز اهمیت دادم اما بهار و امیر تازه علاقهشون شکل گرفته باید یخشون باز بشه😂❤️
۹ ماه پیشهیلا
00وای عالی بود این پارت🤩
۹ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
ممنونم ماهیلا جان❤️❤️
۹ ماه پیشرها
10سلام نیلوفر جون این پارت خیلی عالی بود صفا کردیم مرسی واقعا..مخصوصا اونجا که امیر گفت میخوام در کنار کیک و قهوه تورو هم سفارش بدم😍
۹ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
سلام بهبه خیلی وقت بود نبودی عزیزم❤️نوش نگاهت😍
۹ ماه پیش
سمرا
10چرا من همش فراموش میکنم اهنگ رو پلی کنم؟!